اصلح گزینی و شایسته سالاری در نظام جمهوری اسلامی/ بخش سوم
7- انتخاب اصلح وظیفه مردم نه خواص و نخبگان!
یکی از مسایل قابل توجه در نظام مردم سالاری دینی آن است که تشخیص و انتخاب اصلح برعهده مردم واگذار شده است نه بر عهده مسئولین و نخبگان! معظمله به این وظیفه خطیر مردم در نظام مردمسالاردینی چنین اشاره دارند: «باید در بین صالحها گشت و صالحتر را پیدا و او را انتخاب کرد. این، هنر شما مردم است.» (17/2/84)
ایشان همچنین انتخاب اصلح را برعهده مردم گذاشته و با صراحت اعلام میدارند: «در نهایت، رأی مردم تعیین کننده است. آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید.» (1/1/92)
این تعبیر البته بدان معنا نیست که توده های ملت نیازمند راهنمایی و مشورت با نخبگان و آگاهان نیستند. بلکه بدان معناست که قرار نیست نخبگان به جای تودهها تصمیم بگیرند و ملت در امر انتخابات مقلد نخبگان گردند!
به واقع رهنمود و توصیه نخبگان و آگاهان ملت تنها در سطح ارشاد و راهنمایی باقی میماند و تصمیم نهایی به ملت واگذار میشود که آزادانه و البته آگاهانه به پای صندوقهای رای رفته و نامزدهای مورد علاقه خود را تعیین خواهند کرد و هر چه حاصل خروجی این فرآیند باشد قطعا مورد تائید رهبری معظم انقلاب اسلامی نیز خواهد بود. به واقع «مردم اگر خودشان نامزدهای انتخاباتی را میشناسند، طبق تشخیص خودشان حتماً عمل کنند؛ اگر نمیشناسند، از افراد بصیر و متدین در گزینشهای انتخاباتی استفاده کنند.»(14/11/90)
همچنین «در عین حال مردم میتوانند به همدیگر بگویند، سفارش کنند، تأکید کنند، توصیه کنند، یکدیگر را توجیه کنند و به هم کمک کنند برای شناخت اصلح» (1/1/92)
در همین مسیر است که رهبری معظم له خود به عنوان موثرترین مرجع تاثیرگذار بر جامعه تلاش دارد تا با برشمردن وضعیت کشور و نیازهای انقلاب اسلامی، معیارها و شاخصه های گزینش نامزد اصلح را در هر مقطع از انتخابات معرفی نماید.
8- طبیعی بودن اختلاف نظر در مورد مصداق اصلح
تلاش برای یافتن اصلح البته در میان ملت نیز از یک فرایند واحدی تبعیت نمیکند. بالاخره تفاوت معیارها، تنوع سلیقهها و اختلاف تشخیص ها، منجر به آن میشود که نوع تکثر و تعدد در همان گزینه اصلح نیز حاصل شود که این البته طبیعی است و نباید نگران آن بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این باره با صراحت میفرمایند: «البته صلاحیتها یک اندازه نیست؛ صالح داریم، اصلح داریم؛ تشخیصها مختلف است؛ یکی چیزی را ملاک قرار میدهد و کسی را اصلح میداند و کسی چیز دیگر را ملاک قرار میدهد. اشکالی ندارد»(28/2/80)
9- اصلح گزینی به مناقشه و اختلافات در جامعه دامن نزند
در عین حال که بر اهمیت اصلح گزینی و ضرورت تلاش برای داشتن حجت شرعی در انتخاب اصلح تاکید گردید، این مساله نباید با افراطیگریها و انحرافاتی همراه باشد. از جمله آنکه "اصلح گزینی" نباید موجب اختلافات و درگیری در میان اقشار جامعه گردد و هدف بالاتر انتخابات که "افزایش همبستگی ملی" است را خدشهدار کند، لذا معظم له با صراحت اعلام میدارند: «افرادی که از تأیید شورای نگهبان عبور کردهاند، قانوناً صالحند. البته صلاحیتها یک اندازه نیست؛ صالح داریم، اصلح داریم؛ تشخیصها مختلف است؛ یکی چیزی را ملاک قرار میدهد و کسی را اصلح میداند و کسی چیز دیگر را ملاک قرار میدهد. اشکالی ندارد؛ اینها نباید موجب اختلاف شود. مبادا به خاطر علاقهمندی یک دسته به یک نامزدِ ریاست جمهوری و دستهی دیگر به یک نامزد دیگر، بین آحاد مردم شقاق و اختلافی پیدا شود. چه مانعی دارد؟ قانون همین را خواسته است که مردم طبق سلایقِ خودشان بگردند و انتخاب کنند.» (28/2/80)
10- انتخاب نامزد اصلح یا صالح مقبول؟
یکی از سوالات اساسی در انتخابات که در سالهای اخیر اذهان بخشی از تودههای دلسوز جامعه را مشغول به خود کرده این است که در فضای رقابتهای انتخاباتی، در صورتی که تکثر گزینه های کاندیداهای صالح موجب نوعی رقابت درون گروهی و زمینه سازی برای به قدرت رسیدن گزینه ای باشد که از نگاه ما از صلاحیت لازم برای تصدی آن سمت برخوردار نیست چه باید کرد، در حالی که هیچ یک از داوطلبان صالح نیز حاضر به کناره گیری از صحنه رقابت نباشند؟!
در پاسخ به این سوال بود که راهکار "رای به صالح مقبول" توسط جمعی از نخبگان اصولگرا پیشنهاد گردید. مبتنی بر این نظر از آنجا که تفرق آراء در انتخاب گزینه اصلح موجب خواهد شد تا آراء تقسیم شده و از سطح آراء جریان اصول گرا کاسته شود و این در حالی است که جریان رقیب با وحدت آراء بر حول گزینه ای که از نگاه اصولگرایان غیرصالح است وارد میدان شده و میتواند رای بیشتری را کسب نماید، در این صورت است که اصولگرایان باید از گزینه اصلحی که از بیشترین مقبولیت برخوردار نیست صرف نظر کرده و به گزینه صالحی رضایت دهند که خواهد توانست بیشترین آراء را به خود اختصاص دهد. در این صورت صالح مقبولی برگزیده خواهد شد که هرچند از نگاه همه اصولگرایان اصلح نیست، ولی مانع پیروزی غیرصالحی شده است که در صورت به قدرت رسیدن به نفع نظام اسلامی نخواهد بود. مکانیزم رسیدن به مقبولیت نیز مشخص است، یا از طریق نظرسنجی میتوان مقبولیت افراد را بررسی نمود و یا از طریق اجماع گروههای سیاسی بر فرد و لیستی واحد و پایبندی همه هواداران جریان اصولگرا به آن لیست، صالح یا صالحین مقبول مشخص خواهند شد.
این نظر البته منتقدینی نیز دارد که اشکالات زیر را بر آن وارد میدانند:
1- در متون دینی حجت شرعی قابل قبولی برای این دیدگاه نمیتوان یافت.
2- در کلام و بیانات حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره بر انتخاب اصلح تاکید مستمر شده و هیچجا سخن از صالح مقبول به میان نیامده است.
3- نگاه اینچنینی به مکانیزم گزینش موجب انتخاب فردی ضعیف و ناکارآمد خواهد شد.
4- این راهکار میتواند مورد سوء استفاده فرصت طلبانه گروههای سیاسی قرار گرفته و مانع شایسته سالاری و چرخش نخبگان گردد.
در مقابل، مدافعین این نظر تاکید دارند که میپذیرند که مکانیزم اصلی انتخابات در نظام اسلامی، رای به گزینه اصلح است، و این راهکار اعتبار ثانوی داشته و تنها در شرایط اضطرار و امکان رای آوردن گزینهای ناصالح ارجحیت مییابد، اما این بدان معنا نیست که با ساده انگاری و به ظاهر آرمانگرایی و بدون درک شرایط سیاسی موجود و تجربیات گذشته انتخابات، دست به انتخابی بزنیم که نتیجه آن سپردن امور به گزینهای باشد که با گزینه اصلح فاصله بسیار دارد.
به هر حال دقت در استدلال هر دو نظر میتواند راهنمای ما در مواجهه با انتخابات پیش رو باشد. ضمن آنکه نظرات مراجع عظام تقلید از جمله نظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پاسخ به سوال زیر میتواند راهنمای ما در این مساله باشد از ایشان سوال شده است:
«اگر فرد اصلح در انتخابات احتمال رأی آوردنش کم باشد آیا میتوان برای دفع فرد بدتر، به فرد بد رای داد؟ آیا حجت شرعی خواهیم داشت در نزد خدا؟ (البته منظور از فرد بد، فردیست که اصلح نیست و شانس رقابت با فرد بدتر را دارد)» که معظم له می فرمایند: «در صورتی که بدتر بسیار خطرناک باشد و بد این خطرات را ندارد و رأی نیاوردن اصلح تقریبا مورد اطمینان باشد آنچه نوشته اید مانعی ندارد.»
11- شاخصههای نامزد اصلح
همان طور که اشاره گردید وظیفه علما و نخبگان و دردمندان جامعه اسلامی و از باب فریضه امر به معروف و نهی از منکر، ارائه معیارها و شاخصههای گزینه اصلح است. لذا برای تعیین شاخصهها و معیارها و ملاکهای نامزد اصلح و رئیس جمهوری مطلوب نظام اسلامی باید به رهنمودها و کلام ایشان توجه نمود. در راس گروههای مرجع و دردمندان نظام اسلامی، رهبری معظم انقلاب اسلامی قرار دارند که با برشمردن معیارها – نه نام بردن از اشخاص – امت را به سوی تحقق دولت اسلامی مطلوب هدایت میکنند. معظم له در این باب میفرمایند: «البته بدیهی است که رهبری از فرد خاصی حمایت نمیکند؛ از معیارها حمایت میکند.» (11/2/84)
رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین اظهاراتشان در جوار حرم رضوی(ع) با صراحت اعلام میدارند: رهبری، یک رأی بیشتر ندارد. بندهی حقیر مثل بقیهی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود... اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست... البته هر کسی و یا فعالان سیاسی میتوانند دیگران را هم با نظر خودشان همرأی کنند ــ این اشکالی ندارد ــ اما از حقیر کسی چیزی در این زمینه نخواهد شنید.»(1/1/92)
معظم له پیش از این نیز فرموده بودند: «دربارهی موضع رهبری در مورد انتخابات، گمانهزنی و شایعه و اینها همیشه بوده و خواهد بود. بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق میاندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچکس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است.»(1/1/88)
کلمات کلیدی : اصلح گزینی و شایسته سالاری در نظام جمهوری اسلامی/ بخش سوم